رفیق
وقتی که دیگر نتوان نوشت
وقتی که دیگر نتوان حرف زد
یا حتی نتوان شنید
شاید آن گاه بشود چشم ها را بست
به خواب رفت
روی نیمکتی در پارکی
یا در سرسرای یکی از هتل های تهران
شاید
شاید هم
در اتوبوس ها و تاکسی ها
در قهوه خانه های میان راه ها شاید
حتی شاید در خیابان ها
با چشمان باز
یا بسته
چه فرقی دارد رفیق؟
در گذرگاه های گمنام حتی
یا شاید هم آشنا
شاید
شاید بتوان روزی خوابید
و رفت
...با چشمان باز یا بسته
.
آزاده طاهایی
No comments:
Post a Comment